زیبا ویدئو, کمیک
نمایش ها: 4598
او در انتظار برای بانوی تمیز کردن به اتاق خود آمده است. در ضربه زدن به درب ، او آن را باز می کند و یک گوساله با یک بدن نازک و سطل را می بیند. او می گوید که او جایگزین پرستار است. او می پذیرد او را به خارج شدن. کودک می شود در طبقه با سرطان و شروع به شستن نفس. شخص تبدیل ته قنداق تفنگ لاغر او, و او شروع به سرطان خون جوجه. او نمی کند مقاومت در برابر و بمکد دیک خود را. شخص لگد یک خرده نان در شمار مختلف ، او آن را تف مانند او می خواست ، و سپس او را بر روی قفسه سینه خود آمد.