عوضی ریتا داد در ته قنداق تفنگ
نمایش ها: 3644
در طول ناهار ، به جای رفتن به یک کافه و یک میان وعده ، یک کارگر دفتر بالغ به اتاق استراحت رفت. او به راحتی در نیمکت چرم حل و فصل و شروع به مطالعه اسناد که او تا به حال به تصویب در شب ، زمانی که او توسط یک کارمند جوان از بخش دیگری پیوست شد. این اتفاق افتاد که آنها در دفتر به تنهایی ماند و آنها تقریبا یک ساعت قبل از بقیه دیگران. بدون از دست دادن او یک دقیقه ، یک مرد جوان شهوانی شروع به راه بدر کردن و ضرب دیده در دفتر یک همکار بالغ کار.